بررسی ارتباط مدیریت مشارکتی با اثر بخشی سازمانی در دیوان محاسبات کشور(واحد مرکزی)

با توجه به اهمیت وظایف دیوان محاسبات به عنوان بالاترین سازمان نظارتی در امور مالی کشور و از طرفی پیچیده شدن وظایف ، تخصصی شدن وتغییرات مداوم نیاز به تحول مستمر در تمامی سطوح سازمانی دیوان محاسبات کشور به منظور افزایش اثر بخشی سازمانی وانطباق آن با تغییرات موجود مشاهده میگردد . جهت پاسخ به این نیاز یکی از برنامه های تحول مدیریت مشارکتی است لذا به بررسی ارتباط بین مدیریت مشارکتی به عنوان یکی از برنامه ها وتکنیک های تحول که منشا تئوری ها و مفاهیم نوین مدیریتی است و اثر بخشی سازمانی دراین تحقیق پرداخته شده است که شامل یک فرضیه اصلی وشش فرضیه فرعی می باشدکه برمبنای ادبیات تحقیق تدوین شده است . این تحقیق از نظر روش گرد آوری داده ها پیمایشی ، از نظر روش تحلیل داده ها از نوع همبستگی (توصیفی) و از نظر هدف یک تحقیق کاربردی است . مدل استفاده شده در این تحقیق ، مدل لاولر ولدفور (1994) می باشد که از 5 مفهوم مدیریت مشارکتی ، ارتباطات سازمانی ، توانمند سازی کارکنان ، انگیزش شغلی کارکنان و اثر بخشی سازمانی تشکیل شده است .برای جمع آوری داده ها پرسشنامه ای شامل 64سوال طراحی شده است که پایایی آن با توجه به ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن طبق نظر خبرگان تامین شده است ، این پرسشنامه با توجه به فرمول آماری کوکران در نمونه ای به حجم 150 نفر ازبین جامعه آماری که شامل646 نفر از کارکنان واحد مرکزی دیوان محاسبات کشور می باشند توزیع گردیده است و ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چند متغیره داده های جمع اوری شده به کمک نرم افزار spss محاسبه و داده های آن مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است . نتایج به دست آمده نشان می دهد که کلیه فرضیات تحقیق مورد تایید قرار گرفته اند و ارتباط معناداری میان آنها وجود دارد . بنابراین دیوان محاسبات کشور می بایست به منظور افزایش اثر بخشی سازمانی و ایجاد تحول به سه متغیر موجود در تحقیق که همبستگی زیادی با اثربخشی سازمانی دارد به ترتیب مدیریت مشارکتی ، ارتباطات سازمانی و توانمند سازی کارکنان بیشترین توجه و تمرکز را داشته باشد. ودرجهت تقویت و توسعه آنهاحرکت نماید.پیشنهادهای ارائه شده ازیافته های تحقیق دربرگیرنده راهکارهایی جهت استقرار اثر بخش مدیریت مشارکتی در دیوان محاسبات می باشد.